روزی روزگاری، سه تا دایناسور گرسنه بودند: بابا
دایناسور، مامان دایناسور و دایناسوری که از نروژ آمده بود. یک روز دایناسورها، بدون
هیچ دلیل خاصی، تخت هایشان را مرتب کردند، صندلیهایشان را جمع وجور کردند و سه کاسه
پودینگ شکلاتی خوشمزه با دماهای مختلف پختند. بعد رفتند یک جای دیگر. ما هم نمیدانیم
چرا و برای چی؟!
اصلاً و ابداً!
حالا باید ببینیم چه اتفاقی برای موطلا که بدون اجازهی پدر
و مادرش به جنگل رفته بود، میافتد!
این داستان روایت جدیدی است از داستان قدیمی و پرطرفدار
«موطلا و سه خرس». هم خیلی بامزه است و هم کلی نکات آموزندهی خیلی مهم برای بچهها
دارد که هیچوقت نباید فراموش کنند!
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.