بدترین روز زندگی من! انتشارات مهرسا

معرفی بدترین روز زندگی من!
«آرجی» روز سختی را گذرانده است. وقتی از خواب بیدار شد، یک آدامس به موهایش چسبیده بود. بعد از آن، چون دیر به مدرسه رسیده بود، زنگ تفریح را از دست داد. در تکالیف ریاضی، نمره‌ی صفر گرفت. موقع بازی فوتبال به تیم خودشان گل زد. آخر سر هم، با خمیر کیک وارفته، آشپزخانه‌ی مادرش را به هم ریخت.  آرجی با کمک مادرش فهمید چون به راهنمایی‌های مادر، مدیر مدرسه، معلم‌ها و حتی دوستانش توجه نمی‌کند، دچار مشکل می‌شود.
این کتاب، به تمام خوانندگان کودک می‌آموزد گام‌هایی به سوی مهارت‌های ضروری و مهم بردارند؛ مهارت‌هایی شامل گوش کردن و دنبال‌ کردن توصیه‌ها.
وقتی آرجی یاد بگیرد از این مهارت‌ها به ‌روشی درست استفاده کند، می‌تواند بهترین روز زندگی‌اش را بسازد.

کارشناسان می‌گویند: روکسانا دیویدسون، مشاور ابتدایی (Roxanne Davidson): کودکان خیلی چیز‌ها می‌توانند از این کتاب بیاموزند، همانطور که «آرجی» از مهارت گوش‌کردن استفاده می‌کند تا بدترین روز عمرش را به بهترینش تبدیل کند. بچه‌ها هم با خواندن کتاب می‌توانند روز خوبی را برای خود بسازند. قطعا پدر و مادر‌ها، مربیان و مشاوران مدرسه از داشتن هم‌چنین منبع ارزشمندی در کتاب‌خانه‌‌شان لذت می‌برند. نَشِنال پَرنتینگ سنتر (National Parenting Center): گوش‌کردن به نصیحت و راهنمایی دیگران و درست انتخاب‌کردن درس‌هایی است که این کتاب قصد دارد به دیگران بیاموزد. در این کتاب،‌ هیچ‌گونه سخن سرزنش‌گرانه‌ای مانند “من قبلا بهت گفته بودم” وجود ندارد. هم‌چنین، این کتاب می‌تواند یک روش موفق برای نمایش تاثیر قدرت انتخاب به کودکان باشد. در انتهای کتاب، توصیه‌هایی عملی برای والدین وجود دارد تا بتوانند به کودکان تماس چشمی را هنگام معاشرت بیاموزند.
خوانندگان می‌گویند:1) این کتاب واقعا منبع خوبی برای کوچولوهاست تا بتوانند به اهمیت و نقش گوش‌کردن و انجام کاری که از ‌آنها خواسته شده پی ببرند. من و فرزندانم خیلی از این کتاب استفاده می‌کنیم.2) من واقعا این کتاب‌های پسرم را دوست دارم، پسر 4 ساله‌ی من واقعا آرجی را درک می‌کند و با او هم‌ذات‌پنداری می‌کند. من با او الآن مهارت گوش‌کردن را کار می‌کنم. بین بدترین روز آرجی (روزی که مقررات را رعایت نمی‌کند) و بهترین روز او (روزی که به حرف‌های دیگران گوش می‌دهد) یک تضاد آشکار وجود دارد. و کاملا با این داستان کودکان درک می‌کنند که به راهنمایی والدین گوش کنند. 3) من عاشق همه‌ی کتاب‌های جولیا کوک هستم و آنها را با کودکان کار می‌کنم. این کتاب راه‌حل‌های بسیار کاربردی، با زبان داستان، به کودکان می‌آموزد تا به حرف بزرگتر‌های‌شان گوش کنند. این داستان اینقدر جالب است که گاهی کودکان دوست دارند چندین بار آن را بخوانند، درحالی که وقتی کتاب‌های دیگر را برایشان می‌خوانم، آه می‌کشند، چشم‌هایشان را می‌خارانند، و می‌پرسند: “باید گوش بدهند؟”. البته، باید توجه داشت، این کتاب همه‌ی کار را انجام نمی‌دهد و باید پدر و مادرها با فرزندانشان درباره‌ی این روش‌ها صحبت کنند.
درباره‌ی نویسنده: جولیا کوک (Julia Cook) قبل از اینکه نویسنده و سخنران انگیزشی باشد، مشاور و معلم مدرسه بوده است. هم‌اکنون، او به مناطق مختلفی سفر می‌کند و به کودکان با زبان خودشان می‌آموزد که چگونه مشکلات‌شان را حل کنند. هدف اصلی کوک این است که با داستان‌های شاد و به‌یادماندنی بتواند راه‌حل‌های موثر و کاربردی را برای مشکلات همیشگی زندگی به کودکان بیاموزد.او مدرک کارشناسی‌ارشد در رشته‌ی مشاوره کودکان گرفته است و زمان بسیاری را با کودکان، والدین،آموزگاران می‌گذراند. جولیا برای نوشتن داستان‌هایش از زندگی و تجربه خود الهام می‌گیرد. اگر می‌خواهید بیشتر درباره‌ی جولیا کوک بدانید اینجا را کلیک کنید. نوشته: مریم عظیمی